داستان فیلم درباره دختری 11 ساله به نام "مارگارت" که همراه با خانواده خود از شهر نیویورک به حومه نیوجرسی نقل مکان می‌کند. از آنجا که یکی از والدینش مسیحی و دیگری یهودی است، او به دنبال کشف هویت مذهبی خود است و ...

لوکی از قلمرو ازگارد اخراج می شود و از شهر اسپرینگ‌فیلد و منزل خانواده سیمپسون سر در می آورد. در ادامه، او هنگام صرف شام در کنار اعضای این خانواده، تصمیم می گیرد که لیزا را به قلمرو آزگارد تبعید کند و ...

انیمیشنی کوتاه در مورد دختر کوچک خانواده سیمپسون‌ها به نام مگی است که در مهد کودکی دور افتاده در اسپرینگ فیلد پستونک خود را گم کرده است. مگی که تصور میکند پستونکش توسط موجودات اهریمنی فضایی به سرقت رفته است ماجراجویی خود را آغاز کرده و به زودی در نبردی بزرگ در مقابل نیروهای تاریک کهکشان قرار میگیرد تا اینکه…

فیلم داستان دختری دبیرستانی به نام "نادین" است که پس از پی بردن به آغار رابطه‌ی برادر بزرگش با بهترین دوست خود، احساس می‌کند دیگر قادر به تحمل وضعیت زندگیش نیست و بیش از گذشته احساس تنهایی می‌کند و ...

داستان خانواده ای را روایت میکند که هر یک از اعضای آن خصوصیات عجیبی را دارا هستند. پدر خانواده که "هومر" نام دارد کچل است و به هیچ چیزی جز خوردن دونات و کسب پول نیست، او احمقی بیش نیست و تنها دردسر های خانواده اش را بیشتر میکند. پسرشان "بارت" نیز دست کم از پدرش ندارد و آنقدر کودن است که از انجام آسان ترین کارها نیز عاجز است. دخترشان نیز که "لیزا" نام دارد تنها ساکسیفون می نوازد و مگی نیز کوچکترین عضو خانواده است...

داستان این فیلم که اقتباسی از فیلمی کوتاه به همین نام است ، درباره‎ی یک پسر نوجوان به نام اسکار می‎باشد که در پروسه‌ی مهاجرتی سختگیرانه‌ی آمریکا گرفتار می‎شود و…

جری مگوایر مدیر برنامه‌ی بازیکنان ورزشی است و همیشه به دنبال یافتن کارها و موکلانی پر سود است اما دوستانش همیشه به او حسادت میکنند تا اینکه...

پسر بچه ي دوازده ساله اي به نام «جاش باسکين» (ماسکو)، در يک کارناوال از ماشين آرزو مي خواهد که بزرگ شود. پس از شبي توفاني، «جاش» بيدار مي شود و خود را يک مرد سي و پنج ساله (هنکس) مي يابد...